خیر سَرَم اومدم یه چیزی راجع به گذر زمان بنویسم که یکی تلویزیون روشن کرد، میخوام فقط نتیجه ی مثبت یه دور کانال عوض کردن رو ببینید(البته من فقط صداشو شنیدم)
- خوب بچه ها اشاره های آیه ی سوم رو با هم مرور میکنیم
صدای یه خانومه : فَ .. سَب ... بیح ...
صدای گروه بچه ها : فَ .. فَ .. سَب .. سَب .. بیح .. بیح
- نظر شما چیه ؟ بابا اگه قرار بود زرنچه و پورحیدری رو بیارن و ضایع شون کنن خوب همون کخ که داشت بد نتیجه میگرفت دیگه...
- سایر روزنامه ها نیز خبر دستگیری عناصر گروهک تروریستی منافقین را با تیتر های درشت منعکس کرده بودند .
- مرغ زرد تخم طلا .. گردن (نمی دونم چی چی) و تاج به سر میخریدنش نمی دادمش (تبلیغ تخم مرغ تلاونگ بود فکر کنم)
- لَمون ...... (فرانسوی بود بنابر این زود عوض شد)
خدا رحم کرد که فقط 5تان !!!
نمیشه منکر ارزشی بودن بعضی از برنامه ها شد ولی خوب باور بفرمایید نشد یه بار روز جمعه من حال کنم از بیکاری هام
همینه که رو به بلاگ نگاری آوردم .. هیچی هم نباشه برای گفتن، گیر میدم به قالب کار و مثل دفتر مشق بچه ها که وقتی بد خطه خط کشی قرمز میکننش و گل و بته کنارش میذارن ....(حوصله ام نمیاد بقیه جمله ام رو تموم کنم)
خلاصه که تو هر چی کم بیاریم تو این یه قلم یعنی شیوه های مدرنیته ی بهینه سازی انرژی در تلف کردن وقت کم نمیاریم.
یه کم که ارزشی فکر کنیم میرسیم به این جمله که : ایها الناس ... امروز فقط یه باره و این لحظه ای که نمیدونیم چکارش کنیم، فقط فرصت داریم یه بار به چگونه گذروندنش فکر کنیم.
خودمونیماااا چند درصد لحظه هامون به این فکر میگذره؟!!!
تازه اگه لحظه ای رو به فکرچگونگی ِ گذرش بگذرونیم با اینکه هیچ سودی نداره ولی جزو لحظه های با ارزشه.....
posted by Smartys #
22:53