.: RAW WISDOM !

all about nothing

Tuesday, August 31, 2004

 
همه ي احساس فشردگي که ميکني بخاطر همه ي آن دلايل فيلسوفانه اي که ميگويند نيست
نه زنداني در کار است
نه قفسي
نه بزرگ محبوس شده اي در کوچکي
بلکه همه اش بخاطر اين است که همه ي نيروهاي طبيعي و عادتي ميخواهند از روي وظيفه تو را منسجم نگه دارند
تا از هم نپاشي
تا مدتت به پايان برسد
!!!

ميگفت.

Sunday, August 29, 2004

 


Thursday, August 26, 2004

 
همه چيز دارد .. ظاهر همه چيز را دارد .. ظاهرا همه چيزي را دارد
همه ي دردش سر ظاهر است
يک جهش به نديده شدن از ديد بقيه
يا يک از چشم ديگران افتادن
ورم کرده از فرط همه
کلافه خود است



!!!
چه فايده؟

Tuesday, August 24, 2004

 
عادت کرده بود به خدا
قبلن ها تعجب ميکردم از اينکه فکر ميکند هميشه راهش به گوشه اي از موهبت هاي خداوندي باز است
!
با همه ي آدميزاد بازي هايش باز هم وقتي حرف ميشد چيزي نميگفت
فقط
:
"ما که باهاش از اين حرفا نداريم"
!!!
شعر ميخواند
:
مرا که خاک نشين بودم از تجلي عشق
نشسته ام به فلک بين به نردبان سکوت
...
بعد... با خودم ميگفتم
کو تا خاک نشين تجلي عشق شويم
نشستن بر فلک پيش کــِـشــِـمان
...
...
...
...
الان ، همينو هم نميگم
!

Monday, August 23, 2004

 
کي بشود که تمام شويم و خدا شروع بشود
...
؟

Sunday, August 22, 2004

 
من گرفتار سنگيني سکوتي هستم که....

Archives

06/01/2003 - 07/01/2003   07/01/2003 - 08/01/2003   08/01/2003 - 09/01/2003   09/01/2003 - 10/01/2003   10/01/2003 - 11/01/2003   11/01/2003 - 12/01/2003   12/01/2003 - 01/01/2004   01/01/2004 - 02/01/2004   02/01/2004 - 03/01/2004   03/01/2004 - 04/01/2004   04/01/2004 - 05/01/2004   05/01/2004 - 06/01/2004   06/01/2004 - 07/01/2004   07/01/2004 - 08/01/2004   08/01/2004 - 09/01/2004   09/01/2004 - 10/01/2004   10/01/2004 - 11/01/2004   11/01/2004 - 12/01/2004   12/01/2004 - 01/01/2005   01/01/2005 - 02/01/2005   02/01/2005 - 03/01/2005   03/01/2005 - 04/01/2005   05/01/2005 - 06/01/2005   06/01/2005 - 07/01/2005   07/01/2005 - 08/01/2005   08/01/2005 - 09/01/2005   09/01/2005 - 10/01/2005   10/01/2005 - 11/01/2005   04/01/2008 - 05/01/2008  

This page is powered by Blogger. Isn't yours?